۱۳۹۴ خرداد ۲۶, سه‌شنبه

«کمی توضیح»

اینجا، من می خواهم به عنوان دختری ازایران، سرزمینی که در آن هنوز زن بودن جرم است، به سادگی به بیان تجاربِ احساسات و افکار خود به عنوان زن در رابطه با مردها بپردازم.

حدسم این است که احتمالا مورد توجه گروهی از یک سو و مورد خشم گروه بی شماری، از سویی دیگر خواهم بود.


مطلقا معتقدم یگانه راه بیرون رفت از شرایط  جنسیت زده ی ایران، بیان کردن و بیان کردن و بیان کردن است زیرا از پسِ شنیدن های بسیار است که می توانیم قانع شویم وهمدیگررا بهتر بفهمیم.

کلیدِ اجرای ایده ی اشتراک این تجارب، نخست دوستی مهربان ودردمند«زهرا-ع» بود و سپس مجله ی مردروز.دست هردویشان را از راه بسیار دور می فشارم.


شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حائل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها

۲ نظر:

  1. درود.
    به نوشتن ات ادامه بده لطفا . می خوانمت از این پس . حرفهاو نیازها ، آشناست ... بازگو برای ما ... که ما اینجا لب دوخته ایم !

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. طلای عزیز
      پیامت، به عنوان نخستین پیام دراین وبلاگ، اشتیاق زیادی در من برانگیخت.
      با کمال می نویسم و خوشحال می شم که من/ ما رو بخونی
      درد مشترک زن بودن در ایران..

      حذف